کاسبان تحریم جشنواره فیلم فجر چه کسانی هستند؟
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۶۴۱۰
این روزها اگر گذارتان به تماشای شبکههای خبری فارسیزبان ماهواره بیفتد، متوجه میشوید که کلیدواژه مشترک تمامی این شبکهها، تنها یک رویداد است: جشنواره فیلم فجر.
این رویکرد، سبب شده تا طی روزهای اخیر، بسیاری از مخاطبان این شبکهها از خود بپرسند که چرا تمامی این شبکهها که عمدتا ماهیتی سیاسی دارند، به جشنواره فیلم فجر معطوف شده و در پی القای این گزاره هستند که با رویدادی تحریمشده و کممخاطب مواجه هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته که این پرسش مخاطبان، کاملا منطقی و درست است چرا که هیچیک از این شبکهها، در طول سال و یا در ایام مشابه سالیان گذشته، توجه چندانی به فیلم، سینما و جشنواره فیلم فجر نداشتند، اما حالا چه شده که این شبکهها، در اقدامی هماهنگ، علیه جشنواره فیلم فجر بسیج شده و در پی خبرسازیهای جعلی و شانتاژهای رسانهای هستند؟
نکته قابل توجه در این زمینه آن است که باید بدانیم ماهیت این شبکهها، همچنان سیاسی است. این شبکهها، با ضربه زدن به جشنواره فیلم فجر، در پی تخطئه نظام حاکمیتی ایران هستند چرا که جشنواره، مهمترین رویداد و شاخصه دهه فجر است و هیچ برنامهای در این یک دهه، به مقیاس جشنواره فیلم فجر برگزار نمیشود. درواقع پررنگترین اتفاقی که در طول این سالیان با دهه فجر گره خورده، جشنواره فیلم فجر است بنابراین حمله به جشنواره، حمله به ساحت نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود.
ضمن آنکه جشنواره فیلم فجر بهعنوان بزرگترین محل تجمع مردم و هنرمندان در طول یک دهه، از اهمیت بسیاری برای جریان ضدنظام برخوردار است و آنها تلاش میکنند تا با شیوههای مختلف، سعی در کمرنگ جلوه دادن این رویداد کنند بنابراین کاملا طبیعی است که این شبکهها، در رویکردی هماهنگ، دست به هجمهسازی علیه جشنواره فیلم فجر بزنند.
اما در این میان، نمیتوان از کاسبان تحریم جشنواره گذشت. کاسبکارانی که اگرچه یک هدف مشترک دارند، اما با انگیزههای مختلف، قدم در گود تحریم جشنواره فیلم فجر گذاشتهاند.
شبکههای ماهوارهای
همانگونه که عنوان شد، این شبکهها با اتحادی عجیب طی روزهای گذشته، با اسم رمز جشنواره فیلم فجر، قدم در گود تخریب و تخطئه جشنواره نهادهاند چرا که به این رویداد، به چشم یک اتفاق فرهنگی نمینگرند و موفقیت یا شکست این رویداد را موفقیت یا شکست نظام سیاسی ایران میدانند؛ بنابراین از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند که موجبات رکود عمیق را بر این جشنواره حکمفرما کنند.
این شبکهها هماکنون به یکی از اصلیترین کاسبان تحریم تبدیل شدهاند که در طول شبانهروز، به جریان ضدجشنوارهای قوت بخشیده و از طرق مختلف، سعی دارند تا ثابت کنند این جشنواره تا چه اندازه به زیان مردم، سینما و ایران است. آنها از طریق این شکل برنامهسازی، تلاش دارند تا یک فرهنگسازی در ابعاد گسترده را در کشور پیاده کرده و به یک کودتای فرهنگی برسند تا از این طریق، منویات سیاسی خود را پیاده کنند.
در این دسته، باید نقش سلبریتیهای ترکوطنکرده و آن دسته از چهرههایی که در مقام اپوزیسیون حضور دارند را نادیده نگرفت. این دسته، از جدیترین مخالفان جشنواره فجر بوده و به بهانه دشمنی با مردم و نظام، به کاسبان بزرگ تحریم جشنواره تبدیل شدهاند.
معترضان وقایع اجتماعی اخیر
برخی از کاسبان تحریم جشنواره امسال را معترضان وقایع اجتماعی اخیر کشور تشکیل میدهند. معترضانی که طی دورهای عنوان میکردند برای مبارزه با جنبش، از پرداخت قبوض آب و برق خودداری کنید و کرکره مغازههایتان را بالا نکشید، حالا در ورژنی جدید، به جشنواره فیلم فجر حمله کرده و عنوان میکنند که چه لزومی دارد که در ماههای سراسر غم اخیر، جشنی با این وسعت در کشور برگزار شود؟
این عده که احتمالا شناخت چندانی از جشنواره ندارند، جشن را بهمثابه شادی عمومی گرفته و تصور میکنند جشنواره فیلم فجر محلی برای پایکوبی و شادمانی هنرمندان است و به این بهانه قصد تخطئه این رویداد ملی و عمومی را دارند. این عده حتی نمیدانند که در تقویم رویدادهای روتین و ثابت، تقریبا هیچ اتفاقی نمیتواند مانع از برگزاری آنها شود همچنانکه طی سالیان اخیر، وقایعی، چون سقوط هواپیمای اوکراینی یا شهادت سردار سلیمانی که هر دو در موسم جشنواره اتفاق افتادند، نتوانستند جلوی این اتفاق را بگیرند؛ بنابراین کاملا طبیعی است که ناآرامیهای اخیر نیز نتواند مانعی سد راه برگزاری جشنواره فیلم فجر شود؛ همچنانکه ناآرامیهای پاریس و دیگر شهرهای فرانسه، جشنواره فیلم کن را دچار خللی نکرد.
مخالفان سینمای ایران
یک جمعیتی وجود دارند که اساسا اعتقادی به سینمای ایران ندارند. این گروه، عموما به دو دسته تقسیم میشوند: یک بخش، آنهایی هستند که سلیقه آنها، خوانایی چندانی با سینمای ایران نداشته و زبان به توهین باز نمیکنند. یک دسته دیگر اما، طبق سنت همیشگی، با سینمای ایران مشکل دارند و همواره زبان به لعن و توهین این سینما میگشایند.
این دسته دوم، همواره و در هر حالتی، منتقد جدی برگزاری هر جشنوارهای هستند و بنابراین از اینکه جشنواره برگزار نشود، استقبال میکنند. این دسته با این تفکر که در صورت عدمبرگزاری جشنواره، هزینه آن به صندوق بیتالمال بازگردانده میشود، خواهان تحریم جشنواره بوده و در هیچ حالتی از این رویداد دفاع نمیکنند.
شبهروشنفکران
در میان کاسبان تحریم جشنواره، دستهای حضور دارند که بدون هیچ پشتوانهای، تصور روشنفکری دارند. این دسته، از هر حرکت چپی دفاع میکنند؛ از اعتراضهای خیابانی گرفته تا باخت تیم ملی و البته تحریم جشنواره فجر.
تاریخ نشان داده آسیبی که این قشر به سینما و سینماگران وارد آوردهاند، قابل قیاس با هیچ گروه دیگری نبوده است. برای جشنواره فجر نیز این گروه تلاش میکنند تا با ژست تحریم جشنواره، بر اعتبار و فرهمندی خودانگارانهشان افزوده و منزلت خود را ارتقا دهند.
مخالفان دولت
یکی از مهمترین کاسبان تحریم جشنواره فجر، مخالفان دولت هستند که عموما هر حرکت در دولت جدید را منکوب کرده و نسبت به آن اعتراض دارند.
این دسته، مخالفت خود از جشنواره فیلم فجر امسال را از ماهها قبل کلید زدند و به دلایل مختلفی، سعی در انزوای این رویداد و مخالفت با آن را داشتهاند. عمده این حرکات البته به شکلی غیرمستقیم و در پوششی نیابتی صورت گرفته. این دسته، اما به دلایل سیاسی، به نقد دولت در تمامی زمینهها پرداخته و نسبت به مقوله تحریم جشنواره، دیدی سیاسی دارند و نه تخصصی.
همانگونه که مشخص شد جشنواره فیلم فجر، بهمانند مقوله سیاسی تحریم ایران، کاسبانی دارد که این کاسبان، هیچ نگاه تخصصی به ذات جشنواره و اهمیت آن ندارند و تنها به دلایل فرعی یا آنچه خود نیاز مبرم میبینند، نسبت به انزوای جشنواره و متهم نمودن آن اقدام میکنند. تجربه نشان داده که، چون این رویکرد، خالی از نقد حرفهای و نگاه تخصصی است، هیچگاه محدودیتی از کنار این کاسبان، متوجه جشنواره فیلم فجر نشده و این روال قطعا برای امسال نیز تکرار خواهد شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فیلم فجر تحریم جشنواره فیلم فجر سینمای ایران جشنواره فجر شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۶۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیکا قربانی چه کسانی شد؟
با گذشت پنج ماه از اختلافات خانواده نیکا شاکرمی در فضای مجازی، توئیت سالومه سیدنیا دوباره این اختلافات را در شبکههای اجتماعی علنی کرده و به بحث و جدل کشانده است.
سرویس سیاست مشرق- پس از انتشار روایت تحریفشده بیبیسی درباره مرگ نیکا شاکرمی،مجری شبکه تعطیل شده منوتو توئیتی درباره خانواده این دختر نوجوان منتشر کرد و موجب شد تا اختلافات خاله و مادر این دختر در شبکههای اجتماعی دوباره سر باز کند.
پیشتر در دیماه ۱۴۰۲، مادر نیکا شاکرمی در صفحه اینستاگرامی خود، تصویری نقاشیشده منتشر کرد و مدعی شد آن را نیکا کشیده است. او در کپشن آن پست، بابت کلاهبرداری عمو و خاله نیکا در گذشته از این خانواده گلایه کرده بود.
مادر نیکا شاکرمی مدعی شده بود پس از فوت همسرش، عموی نیکا، پول و سرمایه این خانواده را دزدیده است، او در بخش دیگری مدعی شده بود بارها از سوی اعضای فامیل، مورد تهدید و یا در خطر زیرگرفتن خودرو قرار گرفته است!
پسازاین پست اینستاگرامی، آتش شاکرمی(خاله نیکا) تصویر نقاشیشده را استوری کرد و مدعی شد مادر نیکا به دروغ گفته که دخترش آن را کشیده و بر همین اساس، دیگر گفتههای او درباره کلاهبرداری نیز کذب است.
این استوری باعث شد خواهر نیکا شاکرمی در حمایت از مادرش، با تندی به خاله خود پاسخ دهد. آیدا شاکرمی گفت نیکا در زمان کودکی مورد ظلم خالهاش قرار گرفته بود و پس از مرگش نیز آتش شاکرمی سواستفادههای زیادی از عنوان نیکا کرده بود!
این کشمکشهای مجازی ادامه پیدا کرد و این دو عضو خانواده نیکا شاکرمی در استوریهای اینستاگرامی علیه یکدیگر جنجال به پا کردند.
مجادلهها پس از فوت نیکا شاکرمی نشان داد که این خانواده دچار آشفتگیهای شدید اجتماعی است، بهخصوص اینکه یکی از دوستان نیکا، درباره صحبتهای آتش شاکرمی، با رسانههای فارسیزبان معاند، مطالب قابلتأملی را افشا کرده بود و گفت خاله او از ادعای کشته شدن نیکا خوشحال بود و میگفت: «خوب شد که این خبر به گوش همه رسید؛ وگرنه مردم خرمآباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و خودکشی کرده است.»
حالا با گذشت پنج ماه، دوباره این اختلافات را در شبکههای اجتماعی علنی شده است.
آتش شاکرمی که فردی با سابقه نزدیک به گروهکهای چپگرا است، مدعی شده نیکا در خانه مورد آزار و خشونت خانگی قرار گرفته است. شاکرمی جزئیات بیشتری را افشا میکند مینویسد: «مادر و خواهر نیکا هرروز او را شکنجه میکردند و حتی در یک مورد، آیدا، خواهرش، دست و پای نیکا را گرفته و مادرش او را کتک زده است.
همچنین در موردی دیگر، در خرداد سال ۱۴۰۰، مادر نیکا او را از به منزل اقوام در خرمآباد برده و رهایش کرده. طبق گفته آتش شاکرمی، مادر نیکا بدون دخترش به منزل خود در کرج بازگشته و این دختر نوجوان، ۵۰ روز در خرمآباد، به دور از خانواده و توجه اقوام، سپری کرده است.
در حالی که سرویس جهانی بیبیسی گزارشی سراسر تحریف از چگونگی فوت نیکا شاکرمی منتشر کرده است، اما خانواده این دختر نوجوان، در واکنش به این موضوع سکوت کردهاند و صرفا تصاویر و متون احساسی و ابراز دلتنگی برای دخترشان منتشر میکنند. درست یک هفته پس از دروغ بیبیسی مبنی بر کتک خوردن نیکا شاکرمی بوسیله باتوم، خاله نیکا اعلام کرده که مادرش او را آنقدر کتک میزده تا خسته شود. آنها نهتنها واکنش قابل تاملی به گزارش بیبیسی نداشتند که بالعکس مشغول اختلافات خانوادگی و حتی شکایت علیه یکدیگر شدهاند!
نیکا شاکرمی پس از فوتش گرفتار نزدیکان خود شده و از سال ۱۴۰۱ تاکنون، روایتهای مختلفی درباره این دختر نوجوان در رسانهها منتشر شده است. در همان ایام خودکشی، یک رسانه آلمانی با یک دختر اهل لایپزیگ آلمان مصاحبه کرده بود و ادعا کرده بود که نیکا شاکرمی دوست مجازی آلمانی داشته است. در این مصاحبه، دختر آلمانی به نام «نلی»، از علاقه خود و نیکا به شخصیت شیطانپرست، رنگ مشکی و عواطف احساسی دوران نوجوانی گفته بود که مورد سواستفاده سردبیر سایتهای فارسیزبان همجنسگرا در میانه اغتشاشات قرار گرفته بود. با این حال خانواده نیکا شاکرمی علیه اظهارات این سایتها موضع گرفتند و تایید نکردند.